یه جمعه ی دیگه!

   من خیلی خوبم...یا نه:من خوب خوبم...از صبح تا حالا بی وقفه داره بارون می باره...دیروز صبح بارون بارید...پریروز بارون بارید...تقریبا هرروز داره بارون می باره...

    امروز برف بارید آدم برفی...هی...برف!

    از 30 مهر تا حالا...دائم تو این حسم:چطوری ازت تشکر کنم خدایا...؟...

   هوا گرم نیست...خوشحالم...

   چه خوبه که مجبور نیستم کل تعطیلات آخر هفته رو با درس و مشق سپری کنم!!

   اون خاصه...خیلی خاص...بیشتر از تصور همه ی آدما خاصه...اونقدر خاص که نمیشه «مخاطب» باشه...مخاطب خاصم نیست...نمیخوام باشه...حسی بهش ندارم...اما اون خیلی خاصه...چطوری میخواد اسیر باشه؟... هههههههههه!!!...من الان درمورد خواسته ی اون حرف زدم!!!!!چقد احمقم من!واقعا فک کردم می دونم تو فکرش چی میگذره؟!

   کاش موهامو کوتاه نمی کردم...موهای قشنگم!موهام دریا بود...(اعتماد به نفس؟!به من چه...خودت گفتی!)

   چقد خوبه که دستام بوی لحظه های باتو بودنو میده...

 

 

  هنوز بارونه...

 

 



نظرات شما عزیزان:

عروس دایی
ساعت16:05---23 اسفند 1392
چقدم بارونش خوبه

هوام که دونفرس
پاسخ:نوش جونتون!


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







تاريخ : جمعه 23 اسفند 1392 | 13:40 | نویسنده : roshanak |
.: Weblog Themes By VatanSkin :.